تلاش شهرداری مشهد برای مکانیزه‌شدن نظافت بزرگراه‌ها | تجهیزات خدمات شهری به‌روزرسانی می‌شود اعمال‌قانون ۲۱۰۴ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۷۰ خودروی متخلف توقیف شدند (۲ مرداد ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در ابتدای بولوار کوثر، سه‌راه خیام و بزرگراه آزادی در مشهد (۲ مرداد ۱۴۰۳) هشدار درباره شیوع «سالک» در حاشیه شهر مشهد آخرین وضعیت پروژه انتقال آب از دریای عمان به مشهد آغاز مطالعات ایجاد شهرک متمرکز ضایعاتی‌ها در مشهد هوای کلانشهر مشهد امروز سالم است (۲ مرداد ۱۴۰۳) تعریف ۸۱ پروژه زودبازده برای محلات منطقه ۷ شهرداری مشهدمقدس اعمال تخفیف ۲۲درصدی درصورت پرداخت نقدی بدهی ساختمانی شهرداری مشهد تا پایان تابستان ۱۴۰۳ مطالبات کارکنان و پیمانکاران شهرداری مشهد باید پرداخت شود| هفت‌ساله‌شدن شورای ششم مطالبه عمومی است در صدوبیستمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر مشهد مقدس چه گذشت؟ (یکم مرداد ۱۴۰۳) درباره کوچه «حاج‌حسن» مشهد که قدمتی ۱۰۰ ساله دارد صدور مجوز استخدام ۵ هزار آتش نشان در سراسر کشور استیضاح شهردار مشهد از دستورکار شورا خارج شد + فیلم کشف جسد بدون هویت در شهرک مهرگان مشهد (یکم مرداد ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در بزرگراه آزادی، بولوار وکیل‌آباد و سه‌راه خیام در مشهد (یکم مرداد ۱۴۰۳) کیفیت هوای پنج منطقه کلانشهر مشهد امروز پاک است (یکم مرداد ۱۴۰۳) گلایه شهروندان از سرریز آلودگی‌ قصابی‌ها به پیاده رو خیابان آیت الله عبادی مشهد شهرداری بانی پویش‌های فرهنگی | نگاهی به عملکرد موفق پویش «نذر من» در مشهد افزایش مازوت سوزی با کاهش گاز تحویلی به نیروگاه توس مشهد برگزاری کارگاه نقاشی «زیارت رنگ‌ها» با موضوع اربعین در مشهد امامی‌راد: طرقبه‌شاندیز دایه مهربان‌تر از مادر نمی‌خواهد | گسترش مشهد به سمت طرقبه‌شاندیز معضلات فراوانی درپی دارد
سرخط خبرها

کوچه یزدی ها، یزدی نداشت

  • کد خبر: ۱۳۰۴۹۵
  • ۲۸ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۹
کوچه یزدی ها، یزدی نداشت
ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش.

ما ساکن کوچه‌ای بودیم که بعد‌ها تابلوی «چمن ۳۵» خورد سردرش؛ و حتی بعد‌ها که تابلودار شد، یک خاطره دیر و دور و محوی توی حافظه ام مانده که انگار شبی به اورژانس آدرس «کوچه یزدی ها» را داده بودیم و همیشه وقتی به آن شب فکر می‌کنم، تصویر ماشین لکنته اورژانس آن ور خیابان توی خاطرم می‌آید -گمان کنم کلش خیالات است و آن وقت هم اورژانس را ندیده بودم- که معطل مانده بود و نمی‌فهمید کجای این محله «کوچه یزدی ها» ست. من راستش هنوز هم نفهمیده ام که چرا به کوچه ما می‌گفتند «کوچه یزدی ها».

چون از سر کوچه که حساب می‌کردی از «غلومحسینِ علِزغَر» که همان غلامحسین پسر علی اصغر باشد، تا «عباس علِزغَر»، برادرش و «اکبرِ ممد» و ما و خانواده شهید نصراللهی و بی بیِ خودمان و به گمانم حتی «عباسِ جنگی» همگی قاینی بودیم؛ و اصلاً کوچه یزدی ها، یزدی نداشت انگار، یا اگر هم داشت، در رقابت با قاینی‌ها انصاف این بود که اسم قاینی‌ها بیفتد توی دهن همه.

اسدا... – که ما اسُلّلا صدایش می‌کردیم – پسر غلومحسین علِزغَر بود. یعنی به حساب آن موقع که انگار هزار سال پیش بوده، می‌شد اسُلّلای غلومحسین. او آن موقع بازیگر یکه تاز و پیروز بلامنازعِ همه میدان‌های توشله بازی و پاسوربازی بود؛ و البته فوتبال که همیشه ته کوچه‌های چمن، وسط خیابانی که شصت متری خوانده می‌شد، در جریان بود؛ و یک بار که به صرافت متر کردن «شصت متری» افتادیم، به زور و زحمت بیست متر می‌شد، ولی هیچ کس نفهمید اول بار چه کسی به آنجا شصت متری گفته.

تابستان، فصل شصت متری بود و فصل دشتِ اسدالله. ته خرداد یک توشله بزرگ قرض می‌کرد و می‌افتاد وسط کارزار. این آخرها، اما کمتر کسی پای رقابتش می‌آمد.

این قدر که از مجبوری افتاده بود به آوانس دادن و شُل بازی کردن. آن اوایل ولی، صبحِ روز اول با همان توشله قرضی می‌افتاد وسط ماجرا و دم غروب که کر و کثیف برمی گشت طرف خانه شان، جیب‌های ورقلمبیده اش پر بود از جیرینگ جیرینگِ صدای توشله‌هایی که به هم می‌خوردند. بیشترشان سه رنگ، که امان از توشله سه رنگ و ارج و قُربش.
ادامه دارد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->